د. حامد پورحشمتی درگاه



   

صدای نه در شعر پروین اعتصامی و سپیده کاشانی 

عثمان آقائی ­نیا

 دانشجوی کارشناسی ­ارشد، رشتة زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

Odman.a1371@gmail.com

 

حامد پورحشمتی

 دانشجوی دکتری، رشتة زبان و ادبیات عربی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران (نویسندة مسوول)

poorheshmati@gmail.com

 

چکیده:

تاریخ مبارزة بانوان ایران جهت زدودن بی ­عدالتی‌ها و نابرابری‌هایی که بر اساس جنسیت به آنان تحمیل شده است، تاریخ پرفراز و نشیبی می ­باشد. افتادن و برخواستن، پیش­رفتن و توقف در حرکت اجتماعی ن ایرانی در چرخه‌ای که گاه معیوب می‌نماید، آن‌گاه با دیوار سنّت‌های مقدّس و فرهنگی نابرابر مواجه می‌شود. در این مسیر طولانی صد ساله، بانوان ایرانی برای رسیدن به حقوق خویش، به بیشتر راه‌های ممکن متوسّل شده‌اند. برخی از شاعران و نویسندگان زن معاصر نیز به عنوان پیکره‌ای از اجتماع ن ایران ­زمین در این حرکت پیش‌قدم شدند و در سروده‌های خود، دغدغه‌های ن ایرانی را که سال‌ها در ورای تفکّرات مردسالارانة جامعة سنّتی ایران پنهان مانده بود، بازتاب دادند. این جستار نیز با در پیش­گرفتن روش توصیفی – تحلیلی بر آن است که به مقایسه و تحلیل مهمترین جلوه­ های حضور نه در شعر پروین اعتصامی و سپیده کاشانی اقدام نماید و برآیند پژوهش حاکی از آن است که این دو شاعر هر کجا در لابه ­لای اشعار خویش گریزی می‌یابند، بغض تاریخی و بی­عدالتی جنسیتی زمان خود را با طرح موضوعاتی چون ارج ­نهادن به مقام والای زن، تشویق به علم ­آموزی، تکریم حسّ مادری و نه ­نگری در بیان شعری خود فریاد می­ زنند. در این میان نگاه پروین اعتصامی بیشتر بر وم علم‌آموزی، آگاهی ­بخشی و بیداری ن استوار است و نگاه سپیده کاشانی همواره با تاثیرپذیری از الگوهای اسلامی همراه می ­باشد.

واژگان کلیدی: جایگاه زن، شعر معاصر فارسی، پروین اعتصامی، سپیده کاشانی.

 

پژوهش برگزیده سخنرانی در سومین همایش ملی زبان، ادبیات و بازشناسی مشاهیر و مفاخر (سال 1397)

 

 






أصداء مدینة بیروت فی الشعر الفلسطینیّ المقاوم، سمیح القاسم نموذجاً

کبری روشنفکر1، حامد پورحشمتی2

1.    أستاذ مشارک، قسم اللغة العربیّة وآدابها بجامعة تربیت مدرس، طهران، إیران

kroshanfekr@gmail.com

2.طالب دکتوراه، فرع اللغة العربیة وآدابها بجامعة رازی، کرمانشاه، إیران. (الکاتب المسؤول)

poorheshmati@gmail.com

الملخّص:

 لقد استعارت المدینة فی الشعر الفلسطینیّ المقاوم العدید من علاماتٍ ودلالاتٍ معرفیّةٍ تسلّلت ملامحها إلی المیادین المختلفة کشعر الصمود والمقاومة بحیث یبدو أنّ علاماتها مازالت تتعدّی المدلول العادیّ الرتیب الّذی یضمن شعریّة الشعر وذاتیّته فحسب. تحضر فی شعر سمیح القاسم نماذج مقاومیّةٌ عدیدةٌ منها مدینة بیروت الّتی تعتبر فی إنتاجاته الشعریّة مصدر خیرٍ وعطاءٍ یدّخر الشاعر جهده علی التوالی لإضفاء البعد الجمالیّ علیها وتکشف کثافتها فی شعره عن ذاتیّته المعقودة بالهویّة المقاومیّة مستمدّاً من الدلالات والصور الّتی تسترعی العنایة نحو الآراء وتجاربه الشعریّة المکثّفة قبال مواضیع اجتماعیّةٍ ویّةٍ تهمّه وتهمّ المدینة أیضاً. والحقّ أنّ بیروت هی المدینة اللبنانیّة الّتی یرکّز فیها سمیح القاسم علی جوانبها المشترکة مع المدن الفلسطینیّة بالنسبة إلی التخبّط فی قضیّة النهب والاحتلال، یتعاطف معها الشاعر دون أن یعتبرها مدینةً أجنبیّةً غیر فلسطینیّةٍ، بید أنّها تجسّدت فی شعره کمدینةٍ تحمل متناقضاتٍ فی الصورة؛ فیظهر سمیح القاسم بیروت فی قالب صورتین، إحداهما سلبیّةٌ متشائمةٌ والأخری إیجابیّةٌ متفائلةٌ. تحاول هذه الدراسة تسلیط الضوء علی أصداء مقاومةٍ لمدینة بیروت فی شعر سمیح القاسم مع الإشارة إلی الدلالات والصور الکامنة عنها معتمدةً علی المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ الهادف إلی استقصاء النصوص الأدبیّة وفکّ الرموز والدلالات فیها.

الکلمات المفتاحیّة: المقاومة، الشعر الفلسطینیّ المعاصر، المدینة، سمیح القاسم، بیروت.

پژوهش منتشرشده در همایش ملی ادبیات مقاومت با محوریت شهدای دانشجوی خراسان شمالی


آخرین جستجو ها